۱۳۸۸ اردیبهشت ۱۸, جمعه

کرم چاله : يک سکوی دیگر گذر از زمان است که میتواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا کند. فرض کنيد دو نفر دو طرف يک ملافه رو گرفته اند و میکشند. اگر يک توپ تنیس بر روی ملافه قرار دهيم يک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد میشود.

اگر يک تیله به روی این ملافه قرار دهيم به سمت چاله ای که ان توپ ایجاد کرده است میرود. این نظر اینشتین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد میکنند؛ درست مثل همان توپ روی ملافه. حالا اگه فرض کنیم فضا به صورت يک لایه دوبعدی روی یه محور تا شده باشد و بین نیمه بالا و پایین ان خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرد، آن وقت حفره ای که هر دو ایجاد میکنند میتواند به همدیگر رسیده و ایجاد يک تونل کند. مثل اين که يک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد. به اين تونل میگويند کرم چاله.

یکی از جالبترین افکار بشر، ایده جابجایی در بعد زمان است. البته اگر از يک بعد دیگر به قضیه نگاه کنیم همه ما مسافر زمان هستیم. همین الان که شما اين را ميخوانيد، زمان در حول و حوش و به پیش میرود و آینده به حال و حال به گذشته تبدیل میشود. نشانه اش هم رشد موجودات است. ما بزرگ میشويم و میمیریم. پس زمان در جریان است. آلبرت اینشتین با ارائه نظریه نسبیت خاص نشان داد که این کار از نظر تئوری شدنی است. بر طبق این نظریه اگه شیئی به سرعت نور نزدیک شود گذشت زمان برايش آهسته تر صورت میگیرد. بنابراین اگر بشود با سرعت بیش از سرعت نور حرکت کرد، زمان به عقب برگردد. مانع اصلی این است که اگر جسمی به سرعت نور نزدیک بشود جرم نسبی ان به بینهایت میل میکند لذا نمیشود شتابی بیش از سرعت نور پيدا کرد. اما شاید یه روز این مشکل هم حل شود. بر خلاف نویسنده ها و خیالپردازها که فکر میکنند سفر در زمان باید با يک ماشین انجام شور، دانشمندان بر این عقیده هستند که اینکار به کمک يک پدیده طبیعی صورت میگیرد. در این خصوص سه پدیده مد نظر است: سیاهچاله های دوار، کرم چاله ها و ریسمانهای کیهانی. سیاهچاله ها: اگر یه ستاره چند برابر خورشید باشد و همه سوختش را بسوزاند، از انجا که يک نیروی جاذبه قوی دارد لذا جرم خودش در خودش فشرده میشود و يک حفره سیاه رنگ مثل یه قیف درست میکند که نیروی جاذبه فوق العاده زیادی دارد طوری که حتی نور هم نمیتواند از ان فرار کند. اما این حفره ها بر دو نوع هستد. یه نوعشان نمی چرخند لذا انتهای قیف يک نقطه است. در انجا هر جسمی که به حفره مکش شده باشه نابود ميشود. اما یه نوع دیگر سیاهچاله نوعی است که در حال دوران است و برا همین ته قیف یه قاعده داره که به شکل حلقه اس. مثل يک قیف واقعی است که تهش باز است. همین نوع سیاهچاله است که میتواند سکوی پرتاب به آینده یا گذشته باشد. انتهای قیف به يک قیف دیگر به اسم سفیدچاله میرسد که درست عکس ان عمل میکند. یعنی هر جسمی را به شدت به بیرون پرتاب میکند. از همین جاست که میتوانیم پا به زمانها و جهان های دیگر بگذاریم. کرم چاله : يک سکوی دیگر گذر از زمان است که میتواند در عرض چند ساعت ما را چندین سال نوری جابجا کند. فرض کنيد دو نفر دو طرف يک ملافه رو گرفته اند و میکشند. اگر يک توپ تنیس بر روی ملافه قرار دهيم يک انحنا در سطح ملافه به سمت توپ ایجاد میشود.اگر يک تیله به روی این ملافه قرار دهيم به سمت چاله ای که ان توپ ایجاد کرده است میرود. این نظر اینشتین است که کرات آسمانی در فضا و زمان انحنا ایجاد میکنند؛ درست مثل همان توپ روی ملافه. حالا اگه فرض کنیم فضا به صورت يک لایه دوبعدی روی یه محور تا شده باشد و بین نیمه بالا و پایین ان خالی باشد و دو جرم هم اندازه در قسمت بالا و پایین مقابل هم قرار گیرد، آن وقت حفره ای که هر دو ایجاد میکنند میتواند به همدیگر رسیده و ایجاد يک تونل کند. مثل اين که يک میانبر در زمان و مکان ایجاد شده باشد. به اين تونل میگويند کرم چاله. این امید است که يک کهکشانی که ظاهرا میلیونها سال نوری دور از ماست، از راه يک همچین تونلی بیش از چند هزار کیلومتر دور از ما نباشئ. در اصل میشود گفت کرم چاله تونل ارتباطی بین يک سیاهچاله و یه سفیدچاله است و میتواند بین جهان های موازی ارتباط برقرار کند و در نتیجه به همان ترتیب میتواند ما را در زمان جابجا کند

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

نظر شما در مورد مطالب و كيفيت اين وبلاگ چيست ؟

دنبال کننده ها